جنازه ای را از راهی میبردند، مرد فقیری به همراه پسرش از آن محل میگذشتند. پسر رو به پدر میکند و میپرسد : «داخل این جعبه چیست؟» مرد میگوید : «انسانی است» . پسر میگوید: «او را کجا میببرند؟» مرد میگوید : «به جایی میبرند که نه آبی هست ، نه غذایی، نه لباسی،نه پولی ، نه آسایشی و..» پسر گفت : «بابا، یعنی او را دارند به خانه ما میآوردند.»
عنوان: حکایت جنازهای را از راهی میبردند
منبع: هوش شنوا